اعسار از پرداخت مهريه
حقوقي
درباره وبلاگ


درود به دوستان گرامي بازديد كننده. مستدعي است با ارسال نظرات خود بنده را در جهت هرچه مفيد ساختن وبلاگ ياري نماييد. با سپاس فراوان




نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 6
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 8
بازدید ماه : 471
بازدید کل : 25057
تعداد مطالب : 69
تعداد نظرات : 42
تعداد آنلاین : 1



نويسندگان
بهناز صبوري راد

آخرین مطالب
<-PostTitle->


 
یک شنبه 1 آبان 1390برچسب:, :: 5:20 PM :: نويسنده : بهناز صبوري راد


 

 

اگر مردی مهریه زن را پرداخت نکند، زن به دادگاه، دادخواست وصول مهریه را می دهد. دادگاه وارد رسیدگی می شود و حکم را صادر می کند. با صدور حکم، در صورت درخواست زوجه، ماده 2 قانون نحوه اجرای محکومیت مالی اعمال می شود. اگر مرد مهریه را پرداخت نکند، بنا به درخواست زن ،دادگاه ، ماده 2 نحوه محکومیت های مالی را اعمال می کند و مرد به زندان می رود و تا زمانی که دادخواست اعسار ایشان از زندان رسیدگی نشده در زندان می ماند. البته طبق قانون اعسار، دادگاهها باید به دادخواست اعسار محکوم علیه به صورت فوق العاده و خارج از نوبت رسیدگی کنند.

 

در حال حاضر رویه دادگاه ها، بر اساس پذیرش ماده 2 است زیرا در ماده 2 آمده است : در صورتی که مرد معسر نباشد به زندان خواهد رفت. برخی می گویند این سخن در مرحله ثبوت است و عده ای می گویند در مرحله اثبات است.

 

در مرحله ثبوت (یعنی چیزی که خارج از ذهن، در عالم واقع قرار دارد) معسر بودن مرد برای دادگاه روشن است. اما در مرحله اثبات حتماً باید برای دادگاه اثبات شود. دادگاه ها با مرحله اثباتی کار دارند نه با مرحله ثبوتی؛ به عبارت دیگر باید با دلیل، مدرک و سند اثبات شود که مرد توانایی مالی ندارد و به زندان بر می گردد. ماده 3 می گوید :در حال تحمل حبس باید دادخواست اعسار به دادگاه ارسال شود و وقتی که از سوی دادگاه اعسار مرد پذیرفته شد، از زندان آزاد می شود. در  این صورت است که مهریه با توجه به درآمد مرد قسط بندی می شود. البته این تقسیط به معنای آن نیست که زن تا پای مرگ، اقساط ماهیانه دریافت کند، بلکه چنانچه مرد زمانی دارای تمکین مالی شد، زن می تواند مال را به دادگاه معرفی بکند و بلافاصله دادگاه ها تمام مهریه زن را یکجا  به وی می دهد.حتی ودیعه مسکن را نیز می توان به عنوان مهریه توقیف کرد.

 

در قانون، بحث اعسار محکوم له مطرح است که آیا بعد از صدور اجرائیه که عنوان محکومُ بِه مصداق پیدا می کند می توان به اعسار رسیدگی نمود؟

در متن اجرائیه، یک محکوم لِه وجود دارد که حکم به نفع او صادر می شود و یک محکوم علیه که حکم  علیه او صادر می شود و موضوعی که اجرائیه در مورد آن صادر  شده، حکم نام دارد.

 

در ماده یک قانون، اعسار از محکوم له است و همین که عنوان محکوم له پیدا کرد ،باید قانون اعسار را پذیرفت، برای دادگاه ها منعی وجود ندارد که در فاصله بین صدور اجرائیه و مصداق پیدا شدن یا عنوان پیدا کردن، محکوم له یا محکوم بِه یا محکوم علیه را بپذیرند اما فرصت چندانی نیست. به محض اینکه اجرائیه صادر شود مأمور اجرا می آید و مرد را به زندان می فرستد.

  

 



نظرات شما عزیزان:

بشار
ساعت9:30---4 آبان 1390

هنگامی که چشمانت را ندارم در تاریکی زندگی می کنم ...

و هنگامی که خنده هایت را ندارم در سکوت ...

مانند مومنی که کسی خدایش را کشته باشد ...

من دلیلی برای زندگی ندارم !

من به تو محتاجم ...

چون یک درخت به باران چون انسان به فراموشی چون تاریکی به روز ...

کاری نمی توانم بکنم چون عشق تو به من غلبه کرده است و من همواره به تو محتاجم ...

برای دانستن این که شب ها آسمان زیباست !

برای اینکه بهتر از آنچه هستم باشم !

برای اینکه بدانم زمان کوتاه است !

و من همواره به تو محتاجم ...



نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: